پرنيانپرنيان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

پرنیان طلا

بدون عنوان

ديروز غروب بعد از اينکه عسل مامان ازخواب بيدار شد اومد پيشم و گفت دد.م ن هم رفتم که اماده بشم و ببرمش دد. تا فهميد که من موافقت کردم رفتم سراغ کمدش و با هيجان وصف ناپذيري که من عاشق اين لحظه ديدنش هستم لباسش رو آورد و بدون اينکه اجازه کوچکترين دخالتي رو به من تو پوشيدن لباسهاش بده بعد از يه بيست دقيقه کلانجار رفتن خلاصه لباسش رو پوشيد و بهم گفت: پوشيد .دد آخ ماماني فداي اون شکر ريختنت بشم....       ...
15 مرداد 1392

کمک به مامان جون

ديروز پرنيان خيلي شيطنت ميکرد و به مامان جونش(مادر بزرگش) اجازه نميداد که توي آشپزخونه به کاراش برسه به خاطر همين هم مامان جون پرنيان رو روي يک صندلي جلوي سينک ظرفشويي قرار داد و از اونجايي که عاشق آب بازي هست توي ظرف شستن به مامان جونش کمک کرد البته سر تا پايخودش رو خيس کرد و بعد از کلي آب بازي کردن رفت دراز کشيد و گفت هسته!!!!!!!!!!(يعني خسته شدم ..خيلي بانمک گفت عشق کردم واقعا ...
15 مرداد 1392
1